گای وینچ Guy Winch روانشناس و مولف چندین کتاب برجسته در امور خوددوستی و نکاتی دیگر هست.
چندین مصاحبه عالی از او در YouTube هم قابل دسترس هست، منجمله TedTalk ایشون.
میخواستم یکی از زیباترین خاطراتی که از ایشون شنیدم رو براتون بنویسم.
میگفت چندی پیش مراجعی داشت که خانمی بود چهل و چند ساله که بعد از ۲۰ سال ازدواج تازه طلاق گرفته بود و میخواست زندگیش رو پله به پله بسازه.
این خانم با یک آقایی آشنا میشه آنلاین و تصمیم میگیره شبی با اون آقا شام بره بیرون.
آقا میاد سر قرار ولی مثکه از شکل و شمایل خانم خوشش نمیاد و بی ادبانه وسط رستوران و بدون هیچ حرفی یا چیزی ول میکنه و میره و جلوی تمام مشتریای رستوران صحنه بد و خجالتآوری رو برا این خانم درست میکنه.
این خانم هم خب طبیعتا بسیار ناراحت میشه. اونجا وقار خودش رو حفظ میکنه ولی از رستوران که اومد بیرون بغضش میترکه و به دوستش زنگ میزنه و با گریه و ناراحتی داستان رو به دوستش میگه.
دوستش به جای دلداری و همدلی میگه: «خوب چه انتظاری داری؟ ۴۰ سالت که هست. چاق هم هستی. خیلی هم خوشگل نیستی. خیلی بامزه هم نیستی. شخصیت خیلی جالبی هم که نداری. خوب معلومه. آقاهه اصلا برا تو زیاد بوده. اصلا بیخود هم کردی که رفتی.»
گای وینچ میگه، به اینجای داستان که رسیدیم حتما خیلی از شما دارین فکر میکنین: «عجب این دوست گند و بدیه!! این دوست رو بنداز دور خانم، یک دوست واقعی پیدا کن، این که مثل دشمنه!»
گای وینچ میگه: حالا چه حسی میگیرین اگه من بگم این چیزها رو دوست این خانم بهش نگفته بود؛ دوست رو من تخیلی ساخته بودم برا نقل داستان.
این چیزهای بود که خود خانم به خودش میگفت اونشب، و بعد از اون شب برا خودش تکرار میکرد.
—————
چقدر ما خیلی از موقعها با خودمون مهربون نیستیم؛ خودمون رو دوست نداریم؛ دوست خودمون و یا دوست خوبمون نیستیم.
چقدر خوبه چیزهایی رو که اگه «دوستی» بهمون میگفت ما میگفتیم «اه این چه دوستیه؟» رو خودمون به خودمون نگیم.
خودمون رو دوست بداریم؛ و خودمون رو دوست خود بنگاریم.
و چه زیبا — من امروز تازه فهمیدم — که لغت دوست در فارسی همون «دوست» هست.
The Farsi word for friend is “love” (“doost”).
موفق باشید!
Komentar