تقریبا هر هفته دانشجو یا وکیل جوانی با من تماس میگیره و کمک میخواد که Dream Job اش رو به دست بیاره، مثلا در دفتر وکالت بزرگی یا شرکتی مثل گوگل؛ و در حین صحبتهاش معلومه که متمرکزه روی اون شغل یا شرکت بهخصوص، و موفقیت یا شکستش رو در به دست آوردن یا به دست نیاوردن اون شغل معنی میکنه.
من همیشه نصیحتم رو با این جمله شروع میکنم: موفقیت هدف نیست، نتیجهست.
Success is an outcome, not a goal.
مثلا دوستی پارسال میخواست در یک دفتر معتبر حقوقی در زمینه start-up law کار کنه. بهش میگفتم: تو به جای فقط اپلای کردن، چهکار میتونی بکنی که خودت رو برسونی به حد تواناییهای کسی که اون پوزیشن رو داره؟
مثلا، - تحقیق کردی و مقاله نوشتی راجع به این موضوع؟ - به کنفرانسهای مربوطه رفتی؟ - تو لینکداین در برنامههای مربوط به این موضوعات شرکت میکنی؟ - اصلا این دفتر وکالت و این اشخاص رو فالو میکنی؟ - روزنامهها و مجلههای مربوطه رو دنبال میکنی؟ - در روز مقداری فکر و ذکرتو صرف این جور موضوعات میکنی؟
بهشون میگم، اگر همه این کارها رو بکنید، من بهتون قول میدم قبل از اینکه خودتون بفهمین، یه روز چشم باز میکنین میبینین اِه الان تو اون شغلین و پشت اون میز نشستین!
مسیر این فعالیت های هدفمند شما رو خود به خود به اونجا خواهد برد.
مثل برگی که جویبار آب اونو با خودش میبره.
به جای تعریف موفقیت، به عنوان یک هدف، یا یک شغل (یا پول)، به این فکر کنیم که موفقیت، شغل (یا پول) هدف نیستند؛ نتیجه خود به خودی فعالیت های دیگر هستن.
موفقیت هدف نیست، نتیجهست!
Comments