top of page
Writer's pictureAli Assareh

چگونه تغییر ایجاد کنیم؟ و چگونه تغییرات رو مدیریت کنیم؟

چگونه تغییر ایجاد کنیم؟

و چگونه تغییرات رو مدیریت کنیم؟


—————


ما دو سال پیش به خونه فعلیمون نقل مکان کردیم. کمی‌ بعد توی پارک محل با گروهی از بچه‌های ایرانی آشنا شدم که هر یک‌شنبه فوتبال بازی می‌کنند، و من هم با اون‌ها شروع به بازی کردم.


این گروه هسته اصلیش ۲۵ سال پیش تشکیل شده؛ اون موقع ۷-۸ نفر بودند. به مرور زمان بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شده، و حالا نزدیک به ۵۰ نفر شدن که هر هفته ۲۰-۲۵ نفر ماین برای بازی.


چون سخته manage کردن یک گروه ۵۰ نفری، که کی میاد بازی کی نمیاد، بین اون‌هایی که میان کی کاپیتان بشه، تیم‌کشی بشه، و سر‌موقع بازی شروع بشه، من پیشنهاد کردم که ما از یه app فوتبال استفاده کنیم. لازمه‌ موفقیت این‌‌ ایده این بود که همه، یا اکثرا همه، با این سیستم موافقت کنند و app رو‌نصب و‌استفاده کنن.


—————


در طول دو هفته‌ای که طول کشید تا ما بتونیم این تغییر رو‌ بین ۵۰ نفر پیاده کنیم، من درس‌هایی زیادی رو آموختم؛ و یادآوری خوبی بود که زندگی غیرکاری هم می‌تونه پر باشه از درس و یادگیری برای زندگی کاری.


بعد از تصمیم برای پیاده کردن این تغییر، من به زودی متوجه شدم که با سه گروه عمده سر و کار دارم:


۱. گروه حامیان: این‌ها افرادی بودند که از اول حامی این‌ تغییرات بودند: دلگرمی می‌دادند؛ تشویق می‌کردند. حتی اگر انتقادی داشتند، انتقادشون سازنده و جهت کمک کردن بود.


در این گروه زوم کردم رو این که ببینم در بین این حامیان کدوم‌ها علاقه و توان دارند که کمک کنند برای پیاده کردن این برنامه‌ی جدید. چون ضریب موفقیت وقتی که ما حامی فعال و پایه داریم بسیار بالاتر می‌ره.


(یک وسیله چهار چرخ، اگه مجبور شد، با سه چرخ هم می‌تونه جلو‌ بره؛ ولی یک وسیله یک چرخ، اگه اون چرخ رو از دست داد،دیگه نمی‌تونه جلو ‌بره.)


پس همیشه ببینم بین حامیانمون کدوم‌ها رو می‌تونیم involve کنیم که پروژه رو با ما جلو ببرن.


۲. گروه شک‌براندازان: این‌ها گروهی بودند که نه موافق بودند نه مخالف؛ ولی همواره در حال افشاندن بذر یاس و ناامیدی بودند:


«قبلا هم یکی می‌خواست بازی‌ها رو‌ سر و سامون بده، ولی نشد.»

«ما ایرانی‌ها اصلا اینجوری‌هستیم، خودتو اذیت نکن.»

«بازی‌ها همین‌طور بوده، هیچ‌کی نمی‌تونه ما رو آدم کنه.»


این گروه رو تصمیم گرفتم کلا‌ ignore کنم. برای اینکه این‌گونه افراد می‌وزند به هر وری که باد داره می‌وزه.

همیشه در هر گروهی افرادی هستند که بذر یاس و ناامیدی می‌پاشن؛ بگومگو با اون‌ها وقت تلف کردنه، بچسبید به کار روی گروه اول و سوم.


۳. گروه سوم افرادی بودند که تصمیم گرفته بودند با این تغییرات مخالفت کنند — نه مخالفت سازنده (مخالفان سازنده جزو گروه اول بودند)، بلکه مخالفت به دلایلی نامعلوم یا بعضا شخصی.


مثلا یکی به من گفت «تو اصلا کی هستی که می‌خوای چیزها رو عوض کنی؟» یا یکی دیگه گفت «تا وقتی بزرگ‌ترها صحبت نکردند تو ‌حرف نزن.»


من اول سعی کردم این گروه رو مثل گروه دوم ignore کنم، ولی در ‌اولین بازی که ما می‌خواستیم این سیستم جدید رو اجرا کنیم این‌ها با به انحراف بردن قضیه و بحث راه انداختن کل بازی رو به اشتناج کشوندن.


من اون روز درس بزرگی گرفتم: که ۳ یا ۴ نفر می‌تونن یه گروه ۲۰ نفره رو با ایجاد جو سمی تحت تاثیر قرار بدن. مثل یک ‌ویروس که از یک نفر می‌تونه به خیلی نفر پخش بشه، این چند نفر با حاشا و بلوا تنش خودشون رو به بقیه منتقل کردن.

برای این گروه، بعد از اون روز، سعی کردم بفهمم سرکرده‌هاشون کیان. با سرکرده‌هاشون به صورت مستقیم تماس ایجاد کردم. سعی کردم عمیق بفهمم دلیل مخالفتشون چیه.


مثلا برا یکیشون فهمیدم ایشون بوده که ۲۵ سال پیش این گروه فوتبال رو‌ راه انداخته؛ ازش خیلی تشکر کردم که همچین سنت عالی رو بنیان‌گذاری کرده. گفتم بهش ما همه مدیونشیم. ازش خواهش کردم تجربه‌هاشو با من در‌ میون بذاره؛ و بهش گفتم نظراتش برام خیلی با ارزشن، به عنوان کسی که ۲۵ ساله کنار این تیمه.


یا برا یکی دیگه احساس کردم فکر می‌کنه خیلی می‌دونه؛ بهش گفتم شما خیلی حرف‌ها برا گفتن داری، به من بگو تا من نظراتتو توی این تغییرها اعمال کنم؛ گفتم اگه این تغییرها خوب نبودند بعد از چند هفته، می‌تونیم به سیستم قبلی برگردیم؛ و گفتم اگه نظری داره به خودم مستقیم بگه چون ایشون یکی از رهبران تیم هستند و خیلی مهمه که ایشون کمک کنند تا اوضاع خوب اداره بشه.


با engage کردن مستقیم این گروه سوم نتایج خوبی گرفتم. چندتاشون به حامیان پیوستن، و بقیه مخالفتشون رو دیگه عمومی ابراز نکردن و جو رو متشنج نکردن.


—————


این تجربه کوچولو ولی گرانبها درس خیلی خوبی بود برای من برای مدیریت تغییر. این فرمول خلاصه زیر دیگه همیشه یادم و یاورم می‌مونه:

Involve the allies.

Ignore the doubters.

Engage the haters.




2 views0 comments

Comments


Post: Blog2_Post
bottom of page