پریروز در BBC من در مناظرهای شرکت کردم که خودم خیلی واقعا کیف کردم؛ این یکی از خاطرات خوب من خواهد بود.از دنیا ممنونم.
از پریروز تا حالا به هر کی گفتم - منجمله همکارها و دوستان غیر ایرانی - هی میگم من رو “BBC” بودم نه “BBC Farsi.” همکارها و دوستهای غیرایرانی هم کلی تشویق کردن و فقط اگر پرسیدن که کلیپ مناظره رو براشون بفرستم من اونوقت میگم به فارسی بوده و در شبکهی فارسی پخش شده.
امروز داشتم راجع بهش فکر میکردم، و کمی احساس گناه میکردم که مثلا آیا از اول باید بگم BBC Farsi؟ بعد یه هو برام روشن شد:
این احساس گناه چه بیجاست!!! هیچ همکار یا دوست ایرانی یا غیرایرانی این موفقیت من رو کمتر یا بیشتر ندید وقتی من فارسی رو گفتم یا نگفتم!
یاد تماااااااام دوستان خودم و خودتون افتادم که برا خودشون یک انسان فرهیخته، درس خونده، و پروفشنال بودن در ایران ولی حالا - به هر دلیلی - براشون سخته اون موفقیاتشون رو جدی و مستحکم و با صلابت بگن.
مثلا من برا مصاحبهها همیشه به دوستان ایرانی میگم: نگین «در ایران من مطب داشتم،» بگین «من مطب خودم رو داشتم و خودم رشدش دادم و بیزنسم رو ساختم و ....» و بعد اگر صحبتش پیش اومد خوب میشه گفت ایران بود.
اون چیزی که مهمه موفقیتها و مهارتها و دانشهای شماست، نه اینکه کجا اتفاق افتاده که اتفاق بیفته.
یا دوستان مهاجری رو خودم دیدم که در مصاحبه اگر صحبت مهارتهای قبل از آمریکاشون شد اصلا جملاتشون رو میخورن تا دیالوگ رو به بحث دیگهای بکشونن. ولی حتی اگر از صحبت از ایران و ایران بودنمون هم ابا داریم - خوب به هر حال بعضی موقعها awkward هست یا ممکنه بشه - یاد خودمون بیاریم که میتونیم راجع به تواناهایی ها و توانمندیهای خودمون محکم صحبت کنیم؛ ایران صرفا جایی بوده که اون تجربهها روکردیم.
من BBC بودم! شما هم دکتر بودین! مهندس بودین! دانشجوی نخبه بودین! مسئول کتابخونهی مدرسه بودین! بیزنس داشتین! کار خیریه کردین! بودجه بستین! مدیریت کردین!
اونها مهمند، با اونها شروع کنیم جملات و داستانهامون رو!
خیلی وقتها شک تو خودمونه! خودمون خودمون رو قبول کنیم، include کنیم، و با صلابت جلو بریم!
دمتون گرم، موفق باشید!
Comments