دو درس جالب از بین چند درس بزرگی که یاد گرفتم:
۱. اگر ما مختارانه به استقبال خطر یا چیز ناآشنایی بریم، اون circuitهایی در مغزمون فعال میشن که مربوطند به حسهای curiosity and exploration. ولی اگر نامختارانه خطر یا چیز ناآشنایی اتفاق افتاد، قسمتهای مربوط به fight flight or freeze circuit فعال میشن. اصلا دو قسمت کاملا متفاوت از مغز!!! پس آگاهانه و مختارانه به استقبال چیزهایی که ناراحتمون میکنه بریم که شانس بیشتری برای پیروزی داریم!
۲. بسیاری از شبکههای مغزی ما با شبکههای عصبی لابستر (Lobster) مشابهند. یعنی اینکه این شبکهها رو ما از زمانی که با لابستر در یک مرحلهی تکاملی بودیم داریم. یعنی چنننننند میلیون سال! مثل شبکه خطر، استرس، و و ..... پس ببینید چقدر این شبکهها عمیق و قدرتمندند! پس ابلهانست که ما فکر کنیم همین جور الکی میتونیم کنترلشون کنیم. نه!! کار میخواد، ورزش مغزی و ذهنی میخواد، خودآگاهی میخواد، ورزش روزانهی Self-confidence میخواد.
و آخر آخری قول میدم: هر کدوم از ما که زندهایم، این یعنی جد اندر جد اندر جددددد تاااااااا اون سلول اولیه - نیاکانمان، مادرانمان! زنده موندن و تولید نسل کردن و زنده موندن تا نسلشون رو بزرگ کنن تا اون ها هم تولید نسل کنن. تماااااااام مادرانمون، تا سلول اولیه، این کار بزرگ رو با موفقیت انجام دادن، در این دنیای عظیم و پر خطر!!! Wow!!!!
Comments