top of page
Writer's pictureAli Assareh

اگر، سر کار، کم صحبتید؛ توی جلسات می‌خواهید چیزی بگید ولی جلوی خودتون رو می‌گیرید... این‌ رو بخونید

اگر، سر کار، کم صحبتید؛ توی جلسات می‌خواهید چیزی بگید ولی جلوی خودتون رو می‌گیرید؛ اگر مخالفتی دارید، یا نکته‌ای رو می‌خواهید گوشزد کنید، ولی نگرانید و نمی‌کنید؛


به خصوص اگر این‌ها ریشه در این داره که فکر می‌کنید همه چیز رو راجع به موضوعی نمی‌دونید (که درسته)؛ یا کسانی هستند که بهتر از شما راجع به اون موضوع می‌دونند (که محتمله)؛


یک راه خوب که بر این غلبه کنیم اینه که قبول کنیم (که واقعیته) که شرکت ما، رییس ما، به ما داره حقوق می‌ده که ما هر آنچه رو که می‌دونیم - نه هر آنچه رو که می‌تونیم بدونیم - به صحنه بیاریم.


شرکت به ما حقوق می‌ده که ما تمام دانشی رو که در سرمون هست به جلسه بیاریم.


اگر نیاریم، یعنی اصلا شغلمون رو به خوبی‌ای که می‌تونیم انجام بدیم، ندادیم.


این خودسانسوری بین ما مهاجرین به خصوص شایع هست، چون ما فکر می‌کنیم - به درستی هم - که کلی چیز هست که ما نمی‌دونیم، ولی بقیه می‌دونن.


ولی موضوع اصلا این نیست!


موضوع اینه که اون چیزی رو که می‌دونیم همیشه به صحنه بیاریم. بماند حالا که، معمولا، از اون چه که خودمون فکر می‌کنیم، بیشتر هم می‌دونیم.


شما وقتی وکیلی رو استخدام می‌کنید، مثلا، ترجیح می‌دید هر چیزی رو که می‌دونه، کامل و تمام به شما بگه، یا نه، جلو خودشو بگیره چون فکر کنه ممکنه بقیه بیشتر بدونن؟ مسلما، شما پول دادید و انتظار دارید ایشون حداکثر دانشش رو در اختیار شما بگذاره.


دفعه بعد، سعی کنیم کمتر جلوی خودمون رو بگیریم


 ما همه، روی هم، از هر کدوممون تکی، بیشتر می‌دونیم.

1 view0 comments

Comments


Post: Blog2_Post
bottom of page